آخرین نوشته‌ها

مقالات

نوشتن یا مُردن

هفت سال پیش، پدرم به دیار باقی شتافت. هر باری که مادرم پیشنهاد می‌داد، کتابهایش را سر و سامان دهیم، من و خواهر برادرها، از

ادامه مطلب »

متفاوت خلق کن

صدای پچ پچ ریزی، مثل صدای جویده شدن پارچه، توسط موش در نزدیکیِ میز تحریر، شنیده می‌شد. هنگامی‌که نزدیک‌تر شدم، موضوعی عجیب توجهم را جلب

ادامه مطلب »
مقالات

واقعیت رویای من است

همیشه سعی‌‌ام بر این بوده که از اوقاتِ پرت، به بهترین نحوه استفاده کنم. تعریف هر شخص از پرتی زمان، متفاوت است. بر فرض مثال؛

ادامه مطلب »
مقالات

سال نو با شمع

امسال متفاوت با سال‌های گذشته شروع شد. تحویل سال،ساعت ۶:۳۰ دقیقه صبح بود. بعد از تحویل و تبریک تصمیم به خواب گرفتیم. حدود ساعت ۹:۳۰

ادامه مطلب »

ملاقات با چرتکه انداز

چند روزی می‌شد، مادرم از من درخواست می‌کرد به خاله‌اش که در نزدیکیِ خانه‌ی من زندگی می‌کند، سر بزنم و حالی از او بپرسم.گویا بعد

ادامه مطلب »